سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : علیرضا قزوه
نوع شعر : توسل
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل

چه شبهایی که پرپر شد چه روزائی که شب کردم           نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم

برات من شبی آمد که در آیـیـنه لرزیدم            شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم


تمام من همین دل بود، دل را خون دل دادم            تمام من همین جان بود جان را جان به لب کردم

دعایی بود و تحسینی، درودی بود و آمینی            اگر دستی بر آوردم، اگر چیزی طلب کردم

تو بودی هر چه اوتادم اگر از پیر دل کندم            تو بودی هر چه اسبابم اگر ترک سبب کردم

نظر برداشتن ازخویش بود و خویش او بودن            اگرچیزی به چشم ازعلم انساب و نسب کردم

الهی عشق درمن چلچراغی تازه روشن کن            ببخشا گر خطا رفتم، ببخشا گر غضب کردم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی یا معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود بیت زیر را حذف کنید.



شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم                 شب افتادن جان بود، رقصیدم، طرب کردم